گفت و گو با الهام عبدالرحمانی، بانوی ورزشکار موفق بوکانی
گفت و گو با الهام عبدالرحمانی، بانوی ورزشکار موفق بوکانی
الهام عبدالرحمانی از معدود بانوان ورزشکاران موفق شهر بوکان است با تلاش و پشتکار مثال‌زدنی توانسته در رشته ورزشی فوتبال بانوان کشور نامی و جایگاهی برای خود دست و پا کند و امید می‌رود که به عنوان الگویی موفق بتواند جامعه بانوان شهر بوکان و کردستان را به ورزش حرفه‌ای سوق دهد

وقتی به دنبال مطلبی درباره ورزش زنان هستی شاید بیشتر از یک یا دو پاراگراف نتوانی در این خصوص پیدا کنی، انگار خبرنگاران علاقه زیادی به نوشتن مطلب درخصوص ورزش زنان ندارند. با وجود اینکه ورزش بانوان و به خصوص رشته فوتبال در این سال‌ها پیشرفت زیادی کرده است، مطلب جالبی درباره ورزش بانوان پیدا نمی‌کنم. الهام عبدالرحمانی از معدود بانوان ورزشکاران موفق شهر بوکان است با تلاش و پشتکار مثال‌زدنی توانسته در رشته ورزشی فوتبال بانوان کشور نامی و جایگاهی برای خود دست و پا کند و امید می‌رود که به عنوان الگویی موفق بتواند جامعه بانوان شهر بوکان و کردستان را به ورزش حرفه‌ای سوق دهد. به پاس موفقیت‌های ارزشمند این بانوی پرتلاش و موفق بوکانی، مجله بوکان گفت‌وگویی با وی انجام داده که حاصل آن بدین شرح است:

ضمن اینکه کاملاً شخصیت شناخته شده‌ای هستید، لطفا مختصری از خودتان بگویید.

الهام عبدالرحمانی هستم، در سال ۱۳۷۲ و در شهر بوکان در یک خانواده متوسط به لحاظ اجتماعی چشم به جهان گشودم. همه مقاطع تحصیلی شامل ابتدایی، متوسطه، دبیرستان را در بوکان سپری کردم و در دانشگاه آزاد بوکان موفق به اخذ مدرک کارشناسی تربیت بدنی شدم. هم‌اکنون  به عنوان بازیکن در تیم فوتبال همیاری شهرداری ارومیه است و لیگ برتر فوتبال بانوان کشور توپ میزنم.

چه شد که به فوتبال روی آوردید و از چه زمانی به صورت رسمی و حرفه‌ای توپ می‌زنید؟

از کودکی به فوتبال علاقه شدیدی داشتم و بزرگ‌تر هم که شدم این علاقه بیشتر هم شد. فعالیت حرفه‌ای‌ام را از ۱۹ سالگی آغازکردم، هنگامی که یکی از واحدهای درسی‌‎ام در دانشگاه، فوتسال بود. در آن زمان برای تمرین به باشگاه می‌رفتم، در آنجا یکی از دوستانم که بازی من را پسندیده بود و در من این استعداد را دیده بود، به من پیشنهاد داد که در تیم هیات فوتسال بوکان بازی کنم. من هم که خیلی وقت بود منتظر چنین فرصتی می‌گشتم پیشنهاد وی را قبول کردم. به این ترتیب به مدت یک سال در تیم فوتسال بوکان بازی کردم، البته بدون حضور مربی و هیچگونه پیشرفتی. بعد از گذشت یک سال، تصمیم گرفتم به طور حرفه‌ای فوتبال بازی کنم به همین جهت به همراه خانم ژیلا جهانگیری برای تست فوتبال به ارومیه رفتم و مربی تیم همیاری من را به عنوان بازیکن در تیمش پذیرفت و تا امروز در تیم همیاری ارومیه به صورت ثابت مشغول فعالیت هستم و توپ میزنم.

امکانات ورزشی برای بانوان در شهرستان بوکان را چگونه می‌بینید؟

با توجه به اینکه بوکان شهر کوچکی است، باید بگویم که امکانات در سطح نسبتاً مطلوبی است هر چند جا دارد که امکانات لازم برای بانوان بیشتر کرده و ارتقاء دهیم. اما چیزی که بیشتر از امکانات ورزشی قابل اهمیت است، پذیرفتن این باور است که بانوان بعنوان بخش قابل ملاحظه‌ای از اجتماع نیز باید به ورزش روی بیاورند و ورزش بانوان و در مرحله بعد ورزش حرفه‌ای بانوان باید در این شهر نهادینه شود. و این نیازمند خردجمعی، همکاری مسئولین و خانواده‌ها‌ست که نیاز به زمان دارد ولی بسیار حیاتی و مهم است.

استقبال زنان از این ورزش را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

استقبال زنان از این ورزش بسیار کم است. در این مورد همه چیز به خانواده‌ها مرتبط می‌شود که باید مشوق فرزندانشان باشند و آن‌ها را از فعالیت‌های ورزشی و هر علاقه‌ای که دارند منصرف نکنند.

نگاه جامعه و فامیل به شما و فعالیت‌تان چگونه است؟

در نگاه اول هم جامعه و هم فامیل کار من را بیهوده می‌دانستند و مرتب از آن‌ها انرژی منفی دریافت می‌کردم، اما هرگز دلسرد نشدم و به راهی که رفته بودم ایمان داشتم. قبلاً تنها مادرم حامی و پشتیبانم بود اما اکنون هم در جامعه و هم در فامیل بعنوان یک زن می‌توانم همانند مردان در این عرصه ورزشی فعالیت کنم و از ارزش و احترامی ویژه برخوردار شوم.

ورزش فوتبال چه تاثیری بر روح  و روان‌تان داشته؟

حس آرامش و لذت بردن از بازی بیشترین تاثیر این ورزش بر روی من بود و از طرف دیگر از نظر جسمی قوی‌تر و محکم‌تر شدم و این قوی شدن، اعتماد به نفس و نشاط من را بیشتر و بیشتر کرد. روحیه جنگیدن، مبارزه کردن و فعالیت ورزشی دسته جمعی را مدیون این ورزش هستم و احساس رضایت خوبی هم‌اکنون از زندگیم دارم.

کدام یک از بازی‌ها برای شما خاطره‌ساز شده است؟

بازی با ذوب‌آهن اصفهان، که سه بر صفر عقب بودیم اما امیدوارانه به بازی ادامه دادیم تا اینکه در نیمه دوم توانستیم ۴ گل به طرف بزنیم و ۴ بر ۳ بازی را ببریم.

توصیه شما به مسئولان استانی چیست؟

زمانی که هوا سرد می‌شود ما مکانی برای تمرین نداریم و مجبوریم در چمن مصنوعی کوچکی بازی کنیم و همچنین بازی‌ها و تمرینات ما بدون تماشاچی برگزار می‌شود در صورتی که بودن تماشاچی و تشویق آن‌ها به ما انرژی بیشتری می‌دهد.

بزرگ‌ترین مشکلی که در این مسیر با آن رو به‌رو شدید، چه بوده است؟

بزرگ‌ترین مشکل در ورزش عدم حمایت و کمبود امکانات ورزشی و نبود مربی بود که مجبور بودیم، تمام این امکانات را خودمان تامین کنیم.

چه آرزویی دارید؟

آرزو دارم در عرصه فوتبال بتوانم مربی موفقی شوم و به بانوان جامعه‌ام خدمت کنم و زمانی که به اوج رسیدم دلم می‌خواهد تیمی قوی برای بوکان آماده کنم.