فقر اقتصادی باعث میشود که بعضی خانوادهها کودکانش را به کار اجباری وادار کنند. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی (WHO) کودکآزاری عبارت است از تهدید یا آسیب به سلامت جسم یا روان و سعادت و رفاه کودک که معمولا والدین یا افراد مسئول عامل آن هستند.
کودکآزاری از جمله مشکلاتی است که آسیبهای جبران ناپذیری را بر سلامت جسمی و روانی کودکان تحمیل میکند. موضوع کودکآزاری کودکان کمتر مورد بحث قرار می گیرد، نه به خاطر کماهمیت یا بیاهمیت بودن موضوع، بلکه به دلیل درگیری با جامعه سنتی و عدم آشنائی با قانون است.
فقر از عوامل موثر در گسترش بسیاری از جرایم است. فقر سبب میشود تا کودکان از دسترسی به نیازهای اساسی مانند بهداشت، آموزش، تغذیه و غیره محروم شوند، یا والدین به دلیل مشکلات مالی با رفتارهایی، چون پرخاشگری، خشونت، بی توجهی و امثال آن کودکان را مورد آزار قرار میدهند.
در سطح جامعه کودکانی را میبینیم که خانوادهها به دلیل مشکلات اقتصادی آنها را مجبور به اسفند دود کردن، فروش کارت اعتباری موبایل، دست فروشی، جمع آوری زبالههای قابل بازیافت و تمیز کردن شیشههای ماشینها میکنند.
برخی از مشکلات فرهنگی نیز منجر به کودک آزاری میشوند. از جمله آنها میتوان به سنتهای غلط فرهنگی اشاره کرد. شماری از والدین، تربیت کودک را منحصر به تنبیه بدنی میدانند. یکی از دلایل اصلی وقوع کودکآزاری، یعنی کودکآزاریهای جسمی و روحی در این است که والدین نمیدانند که روشهای بیرحمانه و سختگیرانه آنها کودکآزاری است. این خانوادهها فکر میکنند که در جهت تربیت درست کودک گام بر میدارند.
مهمترین محیط آموزشی کودکان مدرسه است. مدرسه، جایی است که کودک زمان بسیار زیادی از عمر خود را در آن میگذارند. بنابراین مشکلاتی که در مدرسه برای دانش آموزان ایجاد میشود، مانند انتظار بیش از حد، اضطراب و ترس ناشی از رقابتهای شدید، تبعیض، تنبیه بدنی، تحقیر، توهین و غیره سبب آزارهای جسمی و روانی کودکان میشود.
بزرگترین عامل کودک آزاریهای جسمی در جامعه، نداشتن مهارت و ناتوانی والدین در برابر کنترل رفتار کودکانه کودک است. بیشتر والدین، نزدیکترین راه برای اصلاح رفتارهای کودک خود را تنبیه بدنی میبینند، که با تکرار، کودک کم کم به آن عادت میکند. در این میان، مادران در کنترل و هدایت رفتار کودکان میتوانند تاثیر بیشتری داشته باشند. از این رو، ضروری است تا مادران بیشتر درصدد تربیت و مهار رفتار نامناسب کودک خود، روشهای صحیح تربیت فرزند را یاد بگیرند.
اگر والدین فضای خانه را به درستی مدیریت کنند، کار به جایی نخواهد رسید که آنها دست به رفتارهای آزارنده بزنند.
یکی از قربانیان مشاجرات شدید و طولانی والدین و نزدیکان، کودکان بیگناهی هستند که در این مشاجرات صدمه عاطفی و روانی میبینند. به دلیل ازدواجهای سنتی و قومی، این اختلافهای خانوادگی زیاد دیده میشود. بعضی اوقات در مشاجره والدین یا اعضای فامیل، کودکان ابزار تلافی قرار میگیرند که بر آسیبهای روانی آنها میافزاید. اضطراب حاصل از زندگی در چنین محیطی کودک را تحت فشار شدید روانی قرار میدهد و در نهایت ممکن است کودکان را به مشکلات رفتاری و اختلالات روانی دچار کند.
اعتیاد والدین به دلیل خصوصیاتی رفتاری که در آنان ایجاد میکند، مانند پرخاشگری، بیمسئولیتی و کاهش عاطفه سبب میشود تا کودکان در معرض آزار و سوء استفاده بیشتر قرار گیرند.
- نویسنده : محمد سلیم کریمی- دکترای مدیریت بحران