امروزه شبکه های اجتماعی بویژه شبکه های موبایل محور؛ بخشی زیادی از ساعات شبانه روز ما را به خود اختصاص داده اند، این امر پیامدهای مثبت و منفی زیادی به همراه دارد. فضای مجازی، مجال شکلگیری اجتماعات جدیدی از کاربران را فراهم میکند. از زمان فردیناند تونیس و تلاش او برای تعریف دو گونه تجمع انسانی یعنی “اجتماع” در مقابل “جامعه” به بعد همه متفکران علوم اجتماعی، رو در رو بودن و ابتناء بر روابط عاطفی و نه روابط عقلانی را از خصائص “اجتماع” عنوان کردهاند. هر چند روابط کاربران فضای مجازی رابطهای با واسطه است، اما بسیاری از اندیشمندان تمایل دارند از اصطلاح “اجتماع” برای اشاره به کاربران آن استفاده کنند.
شرایطی را فرض کنید که افراد کارهای مهم و اولویت دار برای انجام دارند ولی نتوانسته اند آنها را انجام دهند. مردی را در نظر بگیرید که به جای انجام امور اداری، مشغول چک کردن فیسبوک و مطالعه کامنت های درج شده در پای مطالب و عکس های بازگذاری شده اش می باشد، دانشجویی که فردا صبح باید به دانشگاه برود ولی قدرت دل کندن از شبکه های اجتماعی را ندارد و تا دیروقت در کانال های تلگرام سیر می کند، خانم خانه داری که تا نیم ساعت دیگر همسر و فرزندانش از محل کار و مدرسه برخواهند گشت و فضای خانه درهم و برهم بوده و ناهار را آماده نکرده و او همچنان مشغول مشاهده عکس های دوستان در اینستاگرام می باشد و مثال هایی از این قبیل… اینها نشانه وابستگی شدید (اعتیاد) به شبکه های مجازی اجتماعی است.
وابستگی شدید یعنی افراد مجبور به انجام فعالیت های خاص هستند که اغلب آن ها تبدیل به یک عادت مضر می شوند. این عادات با فعالیت های مهم زندگی، کار، خانه و تحصیل تداخل پیدا میکنند.
محققان دانشگاههای شیکاگو و هاروارد به این نتیجه رسیدند که اعتیاد به شبکه های اجتماعی قوی تر از اعتیاد به سیگار و مشروبات الکلی است و لذت بیان مطالب در شبکه های اجتماعی شبیه به لذتی است که در مغز انسان از خوردن مواد غذایی و یا دریافت پول ایجاد می شود. به همین دلیل، بسیاری از افراد ساعتها از وقت خود را در این شبکهها میگذرانند.گاهی اوقات دامنه رفتار لذت جویانه به حدی است که فرد به سرانجام این کار فکر نکرده و تنها به فکر لذت بیشتر از طریق تحسین دیگران، دریافت کامنت، کسب لایک، فالوئر بیشتر و… خواهد بود. دنیای مجازی به آن ها امکان می دهد خود خیالی شان باشند و با فرد (یا افرادی) که تخیل شان می خواهد، رابطه داشته باشند.
حضور گسترده در شبکه های اجتماعی به دلایل تسهیم و به اشتراک گذاری اطلاعات، میل به محبوبیت و خودشیفتگی، حفظ ارتباط با دیگران در عین تنهایی، فرار از مشکلات و کمبودهای زندگی واقعی؛ علاوه بر پیامدهای مثبت و فرصت های مناسب از جمله ایجاد شبکههای روابط و دوستی، بیان ایدهها، افکار و افزایش سرعت در فرایند آموزش، پیامدهای منفی فراوانی نیز دارد که می توان به دور شدن از فضای واقعی و زندگی اجتماعی و کم شدن روابط رودرروی افراد با یکدیگر، کسب و تقویت هویت کاذب، شکلگیری و ترویج شایعات و اخبار کذب، نقض حریم خصوصی افراد، اتلاف زمان و… اشاره نمود.
سوالی که همیشه و در انتهای مباحث و مسائل اجتماعی با آن مواجه خواهیم شد این است که چه باید کرد؟ نمی توان انکار کرد که اینترنت و شبکه های اجتماعی بخش جدایی ناپذیر و ضروری زندگی شده اند و قابل درک است که این امکانات در جای خود ضروری هستند اما نباید ما در خدمت آنها باشیم. شبکه های اجتماعی که عموماً بر پایه روابط عاطفی و نه عقلانی بوده نباید بر زندگی واقعی و به ویژه بنیان خانواده تأثیر سوء بگذارد. برای جلوگیری از اثرگذاری مخرب بایستی مواردی را مراعات نمود:
بپذیریم که شبکه های اجتماعی وقت گیر هستند، پذیرش این نکته باعث کاهش حس تعلق به آنها می شود. برای استفاده از شبکه های اجتماعی باید برنامه ریزی مناسب و منطقی داشت و برای حضور در آنها محدودیت زمانی تعیین کرد، نکته لازم دیگر این است که باید عضویت در گروه ها و کانال ها را محدود کرد. ضمن اینکه همیشه این نکته مدنظر باشد که با حضور در شبکه های اجتماعی چه چیزی را از دست می دهید.
اما مهمترین نکته برای کاهش آسیب های ناشی از حضور در شبکه های اجتماعی کسب و افزایش دانش و مهارت “سواد رسانه ای” است. سواد رسانه ای به زبان ساده عبارت است از مجموعه مهارت هایی که شهروندان برای مواجهه با رسانه های جدید لازم است، بیاموزند.
- نویسنده : یوسف جعفری